سبتةلغتنامه دهخداسبتة. [ س َ ت َ ] (اِخ ) شهر مشهوری است از شهرهای مرکزی بلاد مغرب . لنگرگاهش بهترین لنگرگاهی است در ساحل درکه در یک قطعه ٔ خاکی واقع شده و درمقابل جزیره ٔ اندلس
سبتةلغتنامه دهخداسبتة. [ س َ ت َ ] (ع اِ) بز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). گله ٔ بز. (ناظم الاطباء). || زمانه ٔ دراز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد).
لَا تَأْتِيهِمْفرهنگ واژگان قرآننزد آنان نمی آمدند (چون در عبارت "إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَيَوْمَ لَا يَسْبِتُونَ لَا تَأْتِيهِمْ " بعد از" إذ "آمده ماضی ،معن
ازمورلغتنامه دهخداازمور. [ اَ زِم ْ مو ] (اِخ ) موضعی قرب سبته . رجوع بنخبة الدهر دمشقی ص 236 و فهرست آن شود.
سبتیلغتنامه دهخداسبتی . [ س َ تی ی ] (ص نسبی ) منسوب است به سبتة که شهری است از بلاد عدوه . (سمعانی ).
اریلیلغتنامه دهخدااریلی . [ ] (اِخ ) یکی از شهرهای اسپانیا،بین سبتة و بحر المحیط. (حلل السندسیة ج 1 ص 54).
قصر عبدالکریملغتنامه دهخداقصر عبدالکریم . [ ق َ رِ ع َ دُل ْ ک َ ] (اِخ ) شهری است در ساحل دریای مغرب نزدیک سبتة مقابل جزیرةالخضراء اندلس ، و گروهی بدان منسوبند. (معجم البلدان ).