سبابةلغتنامه دهخداسبابة. [ س َب ْ با ب َ ] (ع اِ) انگشت شهادت . (دهار) (مهذب الاسماء). انگشت دشنام . (زمخشری ). انگشتی که پهلوی ابهامست چه هنگام سب بدان اشارت کنند. (اقرب الموارد
صبابةلغتنامه دهخداصبابة. [ ص َ ب َ ] (ع اِمص ) عشق و شوق یا نرمی دل و رقت شوق یا گرمی و سوزش عشق یا تنگدلی از عشق . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد)(دهار). آرزومند گشتن . سخت آرزومن
انگشت سبابهگویش اصفهانی تکیه ای: angošt(-e) nešun طاری: angošt(-e) ešâra طامه ای: angošt(-e) nešâna طرقی: angošt(-e) ešâra کشه ای: angošt(-e) sabbâba نطنزی: ongušt-e sabbâbe
نیمبست 1petit-barré (fr.), half-capotasto, half barréواژههای مصوب فرهنگستانپردهگیری تعدادی از سیمهای پایینی با انگشت سبابه در یک پردۀ واحد، در آن دسته از سازهای خانوادۀ بربطها که دستانبندی شدهاند