ساوندیلغتنامه دهخداساوندی . [ وَ ] (اِخ ) نام محلی است ملک کشمیر بنا نهاده . در مجمل التواریخ و القصص آمده : ملک کشمیر، آنجایگاه عمارتها کرد، و دیه ، و دریا بزبان هندوستی ساوندر خ
ساوردیهلغتنامه دهخداساوردیه . [ وَ دی ی َ ] (اِخ ) فرقه ای از نصرانیه . رجوع به ساورمیه شود. (نخبة الدهر دمشقی ص 262).
ساوندلغتنامه دهخداساوند. [ وَ ] (اِ) قافیه و وزن شعر. (ناظم الاطباء). مصحف «پساوند». || در نسخه ٔ میرزا نام صفه ای باشد و در نسخه ٔ وفائی صفه باشد که سقف او را بیک ستون برافراشته