ساوافرهنگ نامها(تلفظ: sāvā) (ساو = خالص ، ناب ، طلای خالص + ا (پسوند نسبت)) ، منسوب به خالص ، ناب و طلای خالص ؛ (به مجاز) خالص و ناب ؛ زر و سیم براده شده .
ساوارلغتنامه دهخداساوار. (اِخ ) فلیکس فیزیک دان فرانسوی . بسال 1791م . در مزیر متولد شد و به سال 1841 درگذشت . او در قسمت پاندولهای نوسان دار مطالعاتی کرده است .
ساوآهنلغتنامه دهخداساوآهن . [ هََ ] (اِ مرکب ) سونش و براده ٔ آهنی را گویند که از دم سوهان بریزد. (برهان ) (آنندراج ). براده . (السامی ). سونش آهن . (زمخشری ) (رشیدی ).
ساوانفرهنگ نامها(تلفظ: sāvān) (= ساوا) ، ← ساوا . به علاوه نوعی غله هندی و نام روستایی در سقز و مهاباد و نیز اسم فاعل از سائیدن به معنی آنکه میساید ، ساینده .