ساحهواژهنامه آزادنام روستایی در استان شهرستان خاتم استان یزد که قدمتی دیرینه دارد در گذشته های دور یکی ازمحل های ساخت سلاح های سرد برای ارتش ایران بوده است
shipدیکشنری انگلیسی به فارسیکشتی، سفینه، ناو، کشتی هوایی، جهاز، هواپیما، مرکوب، با کشتی حمل کردن، سوار کشتی شدن، فرستا دن
ship-towed long-range acoustic detection systemدیکشنری انگلیسی به فارسیسیستم تشخیص صوتی بلند پروازی کشتی