سامانۀ ناوبری برداشتsurvey navigation systemواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سامانۀ ناوبری برای ناوبری و برداشت هوایی
سامانۀ ناوبری هُذلولیhyperbolic navigation systemواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ ناوبری رادیویی که میتواند موقعیت هواگَرد مجهز به گیرندۀ خاص ناوبری را با تلاقی دو یا چند خط موقعیت هذلولی تعیین کند
سامانة ناوبری لَختیinertial navigation system,inertial nav systemواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سامانة ناوبری مستقل و خودگردان که بهصورت خودکار به کمک چرخشنما و شتابسنج و رایانة ناوبری، موقعیت و سرعت و جهت و سایر اطلاعات ناوبری وسیله را در پاسخ به
سامانۀ اَبرcloud system, nephsystemواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای از اَبر و بارش که با سیمای چرخندمقیاسِ گردش جوّ همراه است
سامانۀ اپتیکیoptical systemواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای از قطعات اپتیکی، مانند آینه و عدسی، که برای انجام کارهای اپتیکی به کار میرود
زدنلغتنامه دهخدازدن . [ زَ دَ ] (مص ) پهلوی ، ژتن و زتن از ریشه ٔ ایرانی قدیم : جتا، جن . اوستا: گن (بارتولمه 490) (نیبرگ 258). پارسی باستان ریشه ٔ: اَجَنَم ، جَن (کشتن ). هندی
سامانۀ ناوبری هُذلولیhyperbolic navigation systemواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ ناوبری رادیویی که میتواند موقعیت هواگَرد مجهز به گیرندۀ خاص ناوبری را با تلاقی دو یا چند خط موقعیت هذلولی تعیین کند
ناوبری دوربُردlong range navigationواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ ناوبری با بُرد بلند که از اختلاف زمان ارسال و دریافت نشانکها/ سیگنالهای تَپی/ پالسی از دو یا چند ایستگاه ثابت استفاده میکند
تعقیب راداری پروازradar flight-followingواژههای مصوب فرهنگستاندیدبانی و مشاهدۀ فرایند پرواز هواگرد رادارشناخته بر روی رادار سامانۀ ناوبری
راهنشانway pointواژههای مصوب فرهنگستاننقطهای بر روی نقشۀ ناوبری که آغاز یا پایان بخشی از هر مسیر را مشخص کند و در سامانۀ ناوبری منطقهای و ناوبری مستقیم و همچنین برای کوتاه کردن مسیر به کار رود