سامانۀ عامل توزیعیdistributed operating systemواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ عاملی که مدیریت تعدادی از رایانهها و تجهیزات سختافزاری تشکیلدهندۀ یک سامانۀ توزیعی را بر عهده دارد
سامانۀ عاملoperating systemواژههای مصوب فرهنگستانبرنامهای برای مدیریت بخشهای سختافزاری و نرمافزاری رایانه
سامانۀ عامل اَبرcloud operating system, COSواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ عاملی عمومی که روابط بین نرمافزار درون رایانه و وب را مدیریت میکند
سامانۀ اَبرcloud system, nephsystemواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای از اَبر و بارش که با سیمای چرخندمقیاسِ گردش جوّ همراه است
سامانۀ اپتیکیoptical systemواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای از قطعات اپتیکی، مانند آینه و عدسی، که برای انجام کارهای اپتیکی به کار میرود
حسانةلغتنامه دهخداحسانة. [ ح َس ْ سا ن َ ] (اِخ ) تمیمیة. دختر ابوالحسین . شاعره ٔ اندلسی . وی در کودکی شعر و ادب آموخت و آنگاه که پدر وی درگذشت او دوشیزه بود و شوی و سرپرست و وس
غلاملغتنامه دهخداغلام . [ غ ُ] (ع اِ) کودک . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). کودک شهوت پدیدآمده . (ترجمان علامه ٔ جرجانی تهذیب عادل نسخه ٔکتابخانه ٔ لغت نامه ). پسر از هنگام ولاد
سامانۀ ورودی/ خروجی پایهbasic input/output system, BIOSواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از سامانۀ عامل رایانه که ارتباطات بین برنامهها و افزارههای بیرونی، از قبیل چاپگرها و نمایشگرهای الکترونیکی، را ساماندهی میکند
میانای برنامۀ کاربردیapplication program interfaceواژههای مصوب فرهنگستانمیانای سامانۀ عامل و برنامههای کاربردی که نحوۀ ارتباط این دو را با یکدیگر مشخص میکند اختـ . م. ب. ک. API