سامانۀ اَبرcloud system, nephsystemواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای از اَبر و بارش که با سیمای چرخندمقیاسِ گردش جوّ همراه است
سامانۀ اپتیکیoptical systemواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای از قطعات اپتیکی، مانند آینه و عدسی، که برای انجام کارهای اپتیکی به کار میرود
سامانۀ اتلافی 1dissipative system 1واژههای مصوب فرهنگستانهر سامانهای که در آن انرژی پایسته نباشد و براثر اصطکاک کاهش یابد
سامانۀ اتلافی 2dissipative system 2, dissipative phenomenonواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای که برای انجام وظیفه یا حفظ حالت پایدار خود پیوسته جریانی از انرژی را در ساختار درونیاش مصرف میکند
لولیانلغتنامه دهخدالولیان . (اِ) ج ِ لولی . رجوع به لولی شود : خبر شکست او (یعنی زکی خان ) که به وکیل الدوله رسید، فرقه ٔ لولیان و جماعت الواط به استقبال زکیخان فرستاد. (تاریخ زند
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شاه افغان درّانی ابدالی (از 1160 تا 1187 هَ . ق .). ابوالحسن گلستانه در مجمل التواریخ آرد: احمدخان ولد زمان خان ابدالی سدوزه ای قبل از ا
تاختنلغتنامه دهخداتاختن . [ ت َ ] (مص ) این لفظ در پهلوی هم تاختن و در اوستا «تک » و «تچ »، در سنسکریت هم تچ است که اکنون در زبان ولایتی مازندران موجود است با تبدیل «چ » به جیم .
ناسازلغتنامه دهخداناساز. (ص مرکب ) از: نا (نفی ، سلب ) + ساز (ساختن ). کردی : ناساز، ناز . (خشن . زمخت ). بی تناسب . نامتناسب . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). ناموزون . ناهموار. ب
کودکلغتنامه دهخداکودک . [ دَ ] (ص ) کوچک . صغیر. (فرهنگ فارسی معین ). پهلوی ، کوتک بمعنی صغیر. (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). صورت دیگر آن کوچک است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ر