سامانۀ توزیعیdistributed systemواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای شامل تعدادی اجزای سختافزاری مانند رایانه و رهیاب که با استفاده از نوعی فنّاوری ارتباطی به یکدیگر متصل شدهاند
سامانۀ عامل توزیعیdistributed operating systemواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ عاملی که مدیریت تعدادی از رایانهها و تجهیزات سختافزاری تشکیلدهندۀ یک سامانۀ توزیعی را بر عهده دارد
سامانۀ اَبرcloud system, nephsystemواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای از اَبر و بارش که با سیمای چرخندمقیاسِ گردش جوّ همراه است
سامانۀ اپتیکیoptical systemواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای از قطعات اپتیکی، مانند آینه و عدسی، که برای انجام کارهای اپتیکی به کار میرود
سامانۀ اتلافی 1dissipative system 1واژههای مصوب فرهنگستانهر سامانهای که در آن انرژی پایسته نباشد و براثر اصطکاک کاهش یابد
سامانۀ عامل توزیعیdistributed operating systemواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ عاملی که مدیریت تعدادی از رایانهها و تجهیزات سختافزاری تشکیلدهندۀ یک سامانۀ توزیعی را بر عهده دارد
همتاسازی دادهایdata replicationواژههای مصوب فرهنگستانتکثیر دادهها بر روی تعدادی از رایانهها در یک سامانۀ توزیعی متـ . همتاسازی دادهها
پست توزیعdistribution substationواژههای مصوب فرهنگستانپست برقی متصل به سامانۀ توزیع (distribution system) و تغذیهگرهای اولیه (primary feeder) برای تأمین بار تجاری و صنعتی و مسکونی
پردازشگر درگیری اشتراکیcooperative engagement processor, CEPواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از سامانۀ درگیری اشتراکی که اطلاعات خام را از حسگرها و سامانههای سلاح دریاپایه (shipboard) جمعآوری و آنها را در قالببندی جدید به سامانۀ توزیعِ داده ارسا