سالیانهلغتنامه دهخداسالیانه . [ ن َ / ن ِ] (اِ مرکب ) آنچه در سال برای کسی از مواجب یا مزد مقرر شده است . || زندگانی . عمر. (اشتنگاس ). || (ص نسبی ، ق مرکب ) سالانه . در سال . سنوی
سالیانهلغتنامه دهخداسالیانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسنوند بخش سلسله شهرستان خرم آباد. واقع در 7هزارگزی جنوب باختری الشتر و 3 هزارگزی باختر راه شوسه ٔ خرم آباد به
سالیانهلغتنامه دهخداسالیانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خاوه بخش دلفان شهرستان خرم آباد. واقع در 10هزارگزی جنوب نورآباد و 10هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ خرم آباد بکرمانشاه
سالیانه کردنلغتنامه دهخداسالیانه کردن . [ ن َ / ن ِ ک َ دَ ](مص مرکب ) خرید و سودای یکساله کردن . (اشتینگاس ).