سالیلغتنامه دهخداسالی . (اِ) هر چیز دیرینه و کهنه و مستعمل را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (رشیدی ) (شرفنامه ٔ منیری ). || (اِ) بهندی خواهرزن را گویند. (برهان ) (آنندراج ).
سالیلغتنامه دهخداسالی . (اِخ ) دهی است از دهستان کرگاه بخش ویسیان شهرستان خرم آباد. واقع در 19هزارگزی جنوب خاوری ماسور و 19 هزارگزی جنوب خاوری راه شوسه ٔ خرم آباد به اندیمشک . ه
صالیلغتنامه دهخداصالی . (اِخ ) شاعری است و صاحب صبح گلشن گوید: وی خود را از مردم اردستان میشمرد وبه شعر و شاعری در ملک دکن به سر میبرد. او راست :خوش آن ره رو که ره تنها سپاردکه
سالی نوینلغتنامه دهخداسالی نوین . [ ن ُ ] (اِخ ) از جمله ملوک کرت است . رجوع به روضات الجنات فی بلدان الهرات از ص 404 تا ص 408 شود.
سالی پیرینلغتنامه دهخداسالی پیرین . (فرانسوی ، اِ) سالی پیرین یا سالیسیلات آنتی پیرین ، محلولی است که دارای 57/7 درصد آنتی پیرین و بصورت ذرات کوچک بی رنگی متبلور میشود. در الکل و اتر