سالللغتنامه دهخداسالل . [ ] (فرانسوی ، اِ) از جمله داروهای است که بیشینه یک خوراک آنها یک گرم بیشتر است . (کارآموزی داروسازی جنیدی ص 250). گردی است متبلور سفید رنگ با بویی معطر
shagsدیکشنری انگلیسی به فارسیشگفت انگیز، موی کرک شده، موی درهم وبرهم، موی زبر، توتون زبر، پارچه مویی زبر، درهم و برهم ساختن، خشن ساختن، تکان دادن، لرزاندن
سالیسیلات دوفنللغتنامه دهخداسالیسیلات دوفنل . [ دُ ف ِ ن ُ ] (فرانسوی ، اِمرکب ) سالل یا اترفنیل سالیسیلات از نظر CooC6H5C6H4OHشیمیایی اتر اسید سالیسیلیک میباشد که فونکسیون اسید آن توسط یک
سالوفنلغتنامه دهخداسالوفن . [ ل ُ ف ِ ] (فرانسوی ، اِ) گردی است بشکل ورقه هایی بی رنگ ، بی بو و بدون طعم . خیلی کم محلول در آب یافت میشود. این جسم را بجای سالیسیلاتها و سالل در رو