ساقیفرهنگ مترادف و متضاد۱. ایاغچی، چمانی، شرابدار، قدحپیما، سبوکش، نوشگر ≠ میگسار، شرابخوار ۲. محبوب، معشوق ۳. پیر، مراد ۴. خدا
ساقیلغتنامه دهخداساقی . (اِخ ) (بالدیرزاده علی ) از شاعران عثمانی در قرن دهم هجری است . (از قاموس الاعلام ترکی ).
ساقیلغتنامه دهخداساقی . (اِخ ) (قراجه ...) از امرای سلجوقی در اواخر قرن پنجم بود. رجوع به تاریخ سلاجقه ٔ عماد کاتب ص 123 و کتاب النقض ص 515 شود.
قاضی تحسینلغتنامه دهخداقاضی تحسین . [ ت َ ] (اِخ ) عبدالرحمان . از شعرای هندوستان است که در شاه جهان آبادتحصیل علوم مختلف کرد. و بسیار با تقوی و حافظ قرآن بود. او به سال 1294 هَ . ق .
گدازلغتنامه دهخداگداز. [ گ ُ ] (اِخ ) غلام حیدرخان بن غلامحسین خان . ازشعرای هندوستان و اکابر آنجاست ، لیدر لکنهو، به جنون مبتلا گردید و بدین بیماری وفات یافت . از او است :سینه
ظهوریلغتنامه دهخداظهوری . [ ظُ ] (اِخ ) ترشیزی . از شعرای خراسان است . او به هندوستان مسافرت کرد و به خدمت ابراهیم عادلشاه ثانی رسید و ساقی نامه ٔ خود را که حاوی چهارهزار بیت است
ناظم کرمانیلغتنامه دهخداناظم کرمانی . [ ظِ م ِ ک ِ ] (اِخ ) میرزا محمدشفیع معروف به میرزا کوچک بن حاج علی محمد کرمانی ، در کرمان تولد یافت و در لکهنوی هندوستان وطن گزید. مؤلف صبح گلشن
نامیلغتنامه دهخدانامی . (اِخ ) (منشی ...) محمدحسن بن محمدبخش . از پارسی گویان هند است . وی در قرن سیزدهم در بانده ٔ هندوستان میزیسته و بامؤلف تذکره ٔ شمع انجمن معاصر بوده است .