ساغلغتنامه دهخداساغ . (اِ) مرغی است شبیه به سار. (رشیدی ). جانوری است شبیه به سار. (جهانگیری ) (برهان ) (انجمن آرا) (الفاظ الادویه ) (آنندراج ) (استینگاس ) (ناظم الاطباء) : از
shyدیکشنری انگلیسی به فارسیخجالتی، ازمایش، پرتاب، پرت کردن، از جا پریدن، رم کردن، کمرو، محجوب، ترسو، خجول، خجل، رموک
ساغلغتنامه دهخداساغ . (اِ) مرغی است شبیه به سار. (رشیدی ). جانوری است شبیه به سار. (جهانگیری ) (برهان ) (انجمن آرا) (الفاظ الادویه ) (آنندراج ) (استینگاس ) (ناظم الاطباء) : از
سَائِغٌفرهنگ واژگان قرآنگوارا - راحت الحلقوم (سائغ اسم فاعل از سوغ است ، گفته ميشود : ساغ الطعام و الشراب - غذا و شراب روان شد و اين را وقتي گويند که شراب (مايعات آشاميدني ) گوارا باش
لَا يَکَادُ يُسِيغُهُفرهنگ واژگان قرآننمی تواند آن را به آسانی فرو برد( يُسِيغُهُ از سوغ است ، وقتی گفته ميشود : ساغ الطعام و الشراب یعنی غذا و شراب روان شد و اين را وقتي گويند که شراب (مايعات آشام
تهنولغتنامه دهخداتهنؤ. [ ت َ هََ ن ْ ن ُءْ ] (ع مص ) گواریده شدن . (زوزنی ). گوارنده شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد): تهناء بالطعام ؛ ساغ له ُ