ثاءلغتنامه دهخداثاء. (ع اِ) نام حرف «ث ». || کثیر از هر چیزی . || آنکه زندگانی کند از هر چیز. و تصغیر آن ثُییَّه است .
ساآلغتنامه دهخداساآ. (اِخ ) امانوئل . شاعر و حکیم الهی پرتغالی است که بسال 1530 م . در ویلا دوکوند متولد شد و بسال 1596 م . در شهر میلان درگذشت . ساآ از سال 1557 م . سمت استادی
صاءلغتنامه دهخداصاء. (ع اِ) لغتی است در صاءَة وآن آب و جز آن از پلیدی است که در سلا، یا بر سر بچه باشد در رحم و بعد ولادت بیرون آید. (منتهی الارب ).
ساعدگویش اصفهانی تکیه ای: sâɂed طاری: sâɂed طامه ای: sâɂed طرقی: sâq-e dast کشه ای: sâq-e dast نطنزی: moč-e dass
ساعقهگویش اصفهانی تکیه ای: barq طاری: barq طامه ای: sâɂeqa / barq طرقی: sâɂeqa / barq کشه ای: barq نطنزی: sâɂeqa
ساعةلغتنامه دهخداساعة. [ ع َ ] (ع اِ) ج ، ساعات و ساع . پاره ای است از پاره های روز و شب ، و شبانه روز چهار پاره است . (شرح قاموس ). پاره ای از روز و شب . (منتهی الارب ) (آنندرا
ساعیلغتنامه دهخداساعی . (ع ص ، اِ) کوشنده . (غیاث )(آنندراج ). کوشا. جاهد. جدی . کاری . کارکن . پشت کاردار. نیک گرم در کار. آنکه سعی و جهد کند : درین بحرجز مردساعی نرفت گم آن شد