سازۀ تثبیتstabilizing structureواژههای مصوب فرهنگستانشبکهای از رشتههای پلاستیکی بههممتصل که از آن برای تثبیت و تقویت ظرفیت باربری زمینهای سست استفاده میکنند
سازۀ اصلیprimary structure 2واژههای مصوب فرهنگستانسازهای که در هنگام پرواز بیشترین تنشها بر آن وارد میشود و خرابی یا شکست آن ایمنی پرواز هواگَرد را به خطر میاندازد
سازۀ بیگانهforeign structureواژههای مصوب فرهنگستانهر سازۀ فلزی در سامانۀ حفاظت کاتدی که در طراحی اولیۀ سامانه بخشی از آن در نظر گرفته نشده است
سازۀ ترکهبستfascine constructionواژههای مصوب فرهنگستاندستههای چوب یا حصیر یا نی که به طول یکسان به هم بافته میشوند و بهصورت زاویهدار در سطح زیرین راه قرار داده میشوند تا از این طریق ظرفیت باربری راههای کمرفت
سازۀ فرعیsecondary structure 2واژههای مصوب فرهنگستانسازهای از پیکر هواگَرد که شکست آن تأثیر آنی بر ایمنی پرواز هواگَرد ندارد
سازۀ فضاییspace structureواژههای مصوب فرهنگستانسازهای با عملکرد سهبعدی که در تحلیل نتوان آن را به زیرسازههای دوبعدی تقسیم کرد
تبدیل تثبیتکنندۀ ورداییvariance stabilizing transformationواژههای مصوب فرهنگستانتبدیلی از یک متغیر تصادفی که استقلال تابعی بین میانگین و واریانس را فراهم سازد متـ . تبدیل تثبیتکنندۀ واریانس
تأکیدلغتنامه دهخداتأکید. [ ت َءْ ] (ع مص ) (از «أک د» و «وک د») استوار کردن گره و عهد و زین و پالان بر پشت اسب و شتر و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تأکید پیمان و زین
ارمنستانلغتنامه دهخداارمنستان . [ اَ م َ ن ِ ] (اِخ ) ارمن . ارمنیه . ارمینیه . (دمشقی ). ناحیه ای در آسیای غربی که از جانب شمال به گرجستان و از مشرق به بحر خزر و از جنوب به درّه ٔ
صلاحیتلغتنامه دهخداصلاحیت . [ ص َ حی ی َ ] (ع اِمص ) شایستگی . درخوری . سزاواری . اهلیت . این کلمه را اغلب به تشدید یاء تلفظ کنند ولی خطاست . در تاج العروس آمده : صلاحیة الشی ٔ مخ
درنگ کردنلغتنامه دهخدادرنگ کردن . [ دِرَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پائیدن . دیر ماندن . مولیدن . فرغول . (یادداشت مرحوم دهخدا). اهمال کردن . کوتاهی کردن . مسامحه کردن . بر جای ماندن . مباد