ساروتیلغتنامه دهخداساروتی . (اِخ ) (...ترخانی ) طایفه ای از ایلات ترک ، از اعقاب حکام ترخان ، و جزو قبائلی است که استندار جلال الدین اسکندر [ 731 - 761 ] به ری و شهریار و بسال 809
سائوتیاگولغتنامه دهخداسائوتیاگو. [ ءُ گ ُ ] (اِخ ) جزیره ای است کوهستانی به مساحت 1026 هزارگز مربع در جنوب شرقی مجمع الجزایر پرتغالی در دماغه ٔ سبز که آن را سانتیاگو و سن ژاک نیز نام
ساروئیلغتنامه دهخداساروئی . (اِخ ) طایفه ای از طوایف قشقائی ایران است مرکب از 100 خانوار که در بیضاءرامجرد سکونت دارند. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 84).
سارتی ییلغتنامه دهخداسارتی یی . (اِخ ) قصبه ای است در فرانسه با1100 تن سکنه . مرکز کانتون مانش در آورندیسمان آورانش .
سارتینلغتنامه دهخداسارتین . (اِخ ) گابریل . از رجال سیاسی فرانسه ، متولد بارسلن (برشلونه ) [ 1829 - 1801 ] است . وی ابتدا صاحب منصب شهربانی بود و بعد مقام وزارت دریاداری را یافت .