ساختواژۀ توزیعیdistributed morphologyواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی در ساختواژه که برحسب فرایندهای ساختواژی در یک بخش واحد متمرکز نیستند، بلکه در بخشهایی مانند نحو و واجشناسی پراکندهاند متـ . صرف توزیعی
ساختواژۀ اشتقاقیderivational morphologyواژههای مصوب فرهنگستانحوزهای از ساختواژه/ صرف که به بررسی فرایندهای واژهسازی اختصاص دارد متـ . صرف اشتقاقی
ساختواژۀ تصریفیinflectional morphologyواژههای مصوب فرهنگستانحوزهای از ساختواژه/ صرف که به بررسی فرایندهای تصریفی اختصاص دارد متـ . صرف تصریفی
ساختواژهmorphology, morphemicsواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از دستور که ساختمان یا شکل واژه را ازطریق شناسایی تکواژهای سازندۀ آن بررسی میکند متـ . صرف
ساختواژة واژگانیlexical morphologyواژههای مصوب فرهنگستانمدلی نظری که بر تعامل دو حوزة ساختواژه و واجشناسی تمرکز دارد و در آن حوزة صرف بخشی از واژگان محسوب میشود متـ . صرف واژگانی واجشناسی واژگانی lexical p
نابهروالی مشترکshared aberrancyواژههای مصوب فرهنگستانبیقاعدگی یا نابهنجاری ساختواژی یا دستوری مشترک میان زبانهای مرتبط یا بالقوهمرتبط متـ . سامانگریزی مشترک shared anomaly
زایاییproductivityواژههای مصوب فرهنگستاندر صرف، امکان ساختن صورتهای جدید با استفاده از قواعد ساختواژی