2298 مدخل
پوست بز دباغیشده؛ تیماج.
calfskin, chamois, kid
انتصاب , بناء , بناية , تشکيل , جعل , صنع , علم التشريح , هيکل عظمي
برج الکنيسة
دستور
طابق علوي
عضوي
تسمه یا کمربندی که از تیماج درست کنند؛ تیماج؛ ساختیان؛ سختیان.
پوست دباغیشدۀ بز؛ پرنداخ؛ ساختیان؛ کورکانی؛ کوزکانی.
۱. کفش؛ پاافزار.۲. تیماج؛ ساختیان.۳. چارق.
۱. پوست دباغیشدۀ بز؛ تیماج؛ ساختیان.۲. از مردم گوزگانان.
ساختمان ها، خانه ها