ساتورنلغتنامه دهخداساتورن . (اِخ ) (معبد...) در ایتالیا قرار داشت و بنای آن رابه تالوس هوستیلیوس فاتح کشور سابن و آلبن نسبت میدادند. این معبد که مرکزخزائن روم بود بسال 225 ق . م .
ساتورنلغتنامه دهخداساتورن . (اِخ ) در اساطیر قدیم یکی از ارباب انواع است که در نزد یونانیان و ایتالیائیهای قدیم خداوند زمان و مظهر آن ستاره ٔ زحل بوده است ،و چنین می نماید که وی د
ساتورنیلغتنامه دهخداساتورنی . (فرانسوی ، اِ) نوعی حشره از خانواده ٔ ساتورنید است که خود انواع مختلف دارد. و آن شبیه پروانه و به رنگهای خرمائی و گندم گون و خاکستری است و در میان هر
ساتورنیلغتنامه دهخداساتورنی . (فرانسوی ، اِ) نوعی حشره از خانواده ٔ ساتورنید است که خود انواع مختلف دارد. و آن شبیه پروانه و به رنگهای خرمائی و گندم گون و خاکستری است و در میان هر
ژوننلغتنامه دهخداژونن . [ ن ُ ] (اِخ ) نام یکی از الهه های بزرگ روم و بنا به اساطیر قدیم دختر ساتورن و رِآ و زن ژوپیتر. وی را ملکه ٔ آسمان و الهه ٔ روشنی و زناشوئی می خواندند و
نپتونلغتنامه دهخدانپتون . [ ن ِ ] (اِخ ) در اساطیر روم ، نام الهه ٔ دریاهاست .او را با نیزه ٔ سه شاخه ای تصویر کرده اند کنایه از این نکته که هرکه بر دریاها تسلط یافت بر عالم مسلط
ماکربیوسلغتنامه دهخداماکربیوس . [ رُ ] (اِخ ) از نویسندگان قرن پنجم ایتالیاست که از محل تولد و تاریخ حیات وی اطلاع درستی در دست نیست . از ماکربیوس کتاب معروفی در هفت مجلد موسوم به س
زحللغتنامه دهخدازحل . [ زُ ح َ] (اِخ ) در افسانه های یونان ، زحل را بزرگ خدایان میدانستند. (از المعجم الوسیط). خدای زمانست ، پیشینیان یونان ویرا بصورت پیرمردی ، با داس و ساعت ش