زیحسگر تمایلیaffinity biosensor, bioaffinity sensorواژههای مصوب فرهنگستانزیحسگری که همزمان برهمکنشهای بین پادتن و پادگن را تشخیص میدهد
زیحسگر زیمایهایenzyme biosensorواژههای مصوب فرهنگستانزیحسگری که با زیمایهها همپارچه میشود و پاسخ زیستی را به نشانک الکترونیکی رقمی تبدیل میکند متـ . زیحسگر آنزیمی
زیحسگر میکربیmicrobial biosensorواژههای مصوب فرهنگستانزیحسگری شامل ریزاندامگانهای ثابت، بهعنوان عناصر شناسایی خاص و یک حسگر نوری یا الکتروشیمیایی که از آن برای تبدیل نشانک زیستشیمیایی به نشانک الکتریکی استفاده
زیحسگر نوریoptical biosensorواژههای مصوب فرهنگستانزیحسگری که بر پایۀ تغییرات خواص نوری واسط (medium) زیستی یا فیزیکی کار میکند متـ . زیحسگر اپتیکی
زیحسگر زیمایهایenzyme biosensorواژههای مصوب فرهنگستانزیحسگری که با زیمایهها همپارچه میشود و پاسخ زیستی را به نشانک الکترونیکی رقمی تبدیل میکند متـ . زیحسگر آنزیمی
زیحسگر نوریoptical biosensorواژههای مصوب فرهنگستانزیحسگری که بر پایۀ تغییرات خواص نوری واسط (medium) زیستی یا فیزیکی کار میکند متـ . زیحسگر اپتیکی
حسگر ایمنیآزمونimmunoassay sensor, immunosensorواژههای مصوب فرهنگستانزیحسگری که زیستمادۀ آن از پادتنها یا اجزای پادتنی تشکیل شده است