زیستفنّاوریbiotechnology, biotech, biotechnolواژههای مصوب فرهنگستاندستورزی (manipulation) و استفاده از ریزاندامگانها در تولید محصولات مورد نیاز انسان
زیستفنّاوری آبیblue biotechnologyواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از روشهای زیستفنّاوری در مطالعۀ آبزیان
زیستفنّاوری داروییpharmaceutical biotechnologyواژههای مصوب فرهنگستانرشتهای که موضوع آن تولید دارو از یاختههای زنده است
زیستفنّاوری زیستمحیطیenvironmental biotechnologyواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از روشهای زیستفنّاوری در حفظ و مراقبت از محیط زیست
زیستفنّاوری آبیblue biotechnologyواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از روشهای زیستفنّاوری در مطالعۀ آبزیان
زیستفنّاوری زیستمحیطیenvironmental biotechnologyواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از روشهای زیستفنّاوری در حفظ و مراقبت از محیط زیست
زیستفنّاوری سبزgreen biotechnologyواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از روشهای دستورزی (manipulation) ژنی و زیستفنّاوری در کشاورزی متـ . زیستفنّاوری کشاورزی agricultural biotechnology
زیستفنّاوری سفیدwhite biotechnologyواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از زیستفنّاوری که در آن از عوامل زیستی مانند میکربها و یاختهها برای تولید صنعتی فراوردههای زیستشیمیایی مانند زیمایه استفاده میشود متـ . زیستفنّا