12312 مدخل
upside down
همه جا، یکنواخت، ظاهر و باطن. زیر و روی کسی را درآوردن= اسرار کسی را فهمیدن.
turnover
upset, cataclysm
upheaval
root
rummage
CMV
سلول CD8
CD-R
رزومه
دستگاه پخش سی دی
زیر و رو
زیر و رو، زیر و زبر
زیر و رو کردن
زیر و رو کردن – وارونه کردن
زیر و رو کردن غلات در چاله ی آسیاب آبی یا پایی