زیرینلغتنامه دهخدازیرین . (ص نسبی ) فرودین . اسفل . مقابل زبرین . تحتانی . سفلی . زیری . منسوب به زیر. مقابل فوقانی و برین . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). مقابل زبرین . (آنندراج ). منسوب به زیر. آنچه در زیر است . پائینی . فرودین . مقابل زبرین . (فرهنگ فارسی معین ) : عبیداﷲ
چرخآواsirenواژههای مصوب فرهنگستاناسبابی که در آن هوای متراکم از سوراخهای یک قرص چرخان بگذرد و صدا یا صوت بلندی ایجاد شود
زیرینهinfimumواژههای مصوب فرهنگستانبرای زیرمجموعهای مانند A از یک مجموعۀ مرتب S ، بزرگترین عضوی از S که از هیچ عضو A بزرگتر نباشد متـ . اینفیمم بزرگترین کران پایین greatest lower bound
باب زیرینلغتنامه دهخداباب زیرین . (اِخ ) ده کوچکی است ازدهستان حرجند بخش مرکزی شهرستان کرمان ، 85 هزارگزی شمال باختری کرمان . سر راه مالرو کرمان به شاهزاده محمد. سکنه ٔ آن 10تن . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج <span class="hl" dir="ltr"
پارینهسنگی زیرینLower Palaeolithicواژههای مصوب فرهنگستانکهنترین بخش پارینهسنگی که حدود 2/5 میلیون سال پیش با نخستین استفاده از ابزارهای سنگی خام و نخستین تلاشها برای شکار و گردآوری خوراک آغاز میشود و تا صدهزار سال پیش ادامه مییابد
زیرینهinfimumواژههای مصوب فرهنگستانبرای زیرمجموعهای مانند A از یک مجموعۀ مرتب S ، بزرگترین عضوی از S که از هیچ عضو A بزرگتر نباشد متـ . اینفیمم بزرگترین کران پایین greatest lower bound
باب زیرینلغتنامه دهخداباب زیرین . (اِخ ) ده کوچکی است ازدهستان حرجند بخش مرکزی شهرستان کرمان ، 85 هزارگزی شمال باختری کرمان . سر راه مالرو کرمان به شاهزاده محمد. سکنه ٔ آن 10تن . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج <span class="hl" dir="ltr"
پارینهسنگی زیرینLower Palaeolithicواژههای مصوب فرهنگستانکهنترین بخش پارینهسنگی که حدود 2/5 میلیون سال پیش با نخستین استفاده از ابزارهای سنگی خام و نخستین تلاشها برای شکار و گردآوری خوراک آغاز میشود و تا صدهزار سال پیش ادامه مییابد
تُنُکسازی زیرینthinning from belowواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تُنُکسازی که در آن گزینش و برداشت درختان در اُشکوب زیرین تودۀ جنگلی صورت میگیرد متـ . تُنُک کردن زیرین