زیرگاه قطباییpolarity subchronواژههای مصوب فرهنگستانبازة زمانی کوتاهی، معمولاً کمتر از 1/0 میلیون سال، که در آن قطبایی متناوب، در یک گاه قطبایی رخ میدهد متـ . رویداد قطبایی polarity event
زیرگاهلغتنامه دهخدازیرگاه . (اِ مرکب ) کرسی . (جهانگیری ) (شرفنامه ٔ منیری ). کرسی که بر آن نشینند. (برهان ). کرسی و صندلی . (ناظم الاطباء). کرسی باشد، چه پائین تر از گاه یعنی تخت
زیرگاهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهکرسی؛ صندلی؛ تخت؛ چهارپایهای برای نشستن: ◻︎ نهادند زرّین یکی زیرگاه / نشست از برش پهلوان سپاه (فردوسی: ۷/۵۸۸).
زرگاهلغتنامه دهخدازرگاه . [ زَ ] (اِخ ) دهی از دهستان پنکجه است که در بخش مرکزی شهرستان سراب واقع است و 130 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
زیراهلغتنامه دهخدازیراه . (اِخ ) (ناحیه ٔ ...دشتستان ) اصل زیراه زیرآب بوده است برای آنکه در زیر رودخانه ٔ دالکی افتاده است میانه ٔ مشرق و شمال بوشهر است . قصبه ٔ این ناحیه زیراه
زیراهلغتنامه دهخدازیراه . (اِخ ) نام رودی است : رودخانه ٔ دالکی و رودخانه ٔ خشت در قریه ٔ دورودگاه ناحیه ٔ زیراه دشتستان بهم آمیخته رودخانه ٔ زیراه گردد. (از فارسنامه ٔ ناصری ).
زیرگاهلغتنامه دهخدازیرگاه . (اِ مرکب ) کرسی . (جهانگیری ) (شرفنامه ٔ منیری ). کرسی که بر آن نشینند. (برهان ). کرسی و صندلی . (ناظم الاطباء). کرسی باشد، چه پائین تر از گاه یعنی تخت
زیرگاهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهکرسی؛ صندلی؛ تخت؛ چهارپایهای برای نشستن: ◻︎ نهادند زرّین یکی زیرگاه / نشست از برش پهلوان سپاه (فردوسی: ۷/۵۸۸).
گاهدارلغتنامه دهخداگاهدار. (نف مرکب ) دارنده و مالک تاج و تخت : نشسته به یک تخت زر بر دو شاه یکی گاه دار و یکی زیرگاه .فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 9 ص 2933).
صندلیلغتنامه دهخداصندلی . [ ص َ دَ ] (اِ) سندلی . کرسی که در قدیم کفش پادشاهان بر آن می گذاشتند. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ج 2 ص 1337). و در همین حاشیه از رشیدی آرد که ظاهراً مع