انبار با جوّ مهارشدهcontrolled atmosphere storage, CA 1واژههای مصوب فرهنگستانانبار مواد غذایی در محفظهای که فشار هوا و رطوبت آن دقیقاً مهار شده است
بادموجwind wave, wind sea, seaواژههای مصوب فرهنگستانامواج گرانی سطح دریا حاصل از باد که پایدار یا درحالرشد است
موشک سطحروsea-skimming missile, sea skimmerواژههای مصوب فرهنگستاننوعی موشک هدایتشوندۀ دریایی که پس از پرتاب، برای جلوگیری از شناسایی شدن، در نزدیک سطح آب حرکت میکند
زیافةلغتنامه دهخدازیافة. [ ف َ ] (از ع ، اِمص ) ناسرگی و ناسره شدن . (آنندراج ). رجوع به ماده ٔ قبل و زیوف شود.
حيواناتدیکشنری عربی به فارسیکليه جانوران يک سرزمين يايک زمان , حيوانات يک اقليم , جانور نامه , جانداران , زيا
طواف الزیارةلغتنامه دهخداطواف الزیارة. [ طَ فُزْ زیا رَ ] (ع اِ مرکب )رجوع به طواف زیارت و طواف فرض و طواف فریضه شود.
زیافةلغتنامه دهخدازیافة. [ ف َ ] (از ع ، اِمص ) ناسرگی و ناسره شدن . (آنندراج ). رجوع به ماده ٔ قبل و زیوف شود.
زیافتلغتنامه دهخدازیافت . [ ف َ] (از ع ، اِمص ) ناسرگی و ناسره شدن . (غیاث ). ناسرگی زر و سیم . (ناظم الاطباء). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
حزیالغتنامه دهخداحزیا. (اِخ ) (به معنی کسی که خداوند او را می بیند) مردی از بنی یهودا بود. (نحمیا 11:5) (قاموس کتاب مقدس ).
زامبزیالغتنامه دهخدازامبزیا. [ ب ِ ] (اِخ ) ناحیه ای است وسیع در حوضه ٔ شطّ زامبز، از مشرق محدود است به موزامبیک که در کنار اقیانوس هند امتداد یافته است و از مغرب بممالک آنغوله که در ساحل اقیانوس اطلس امتداد یافته ، دارای آب فراوان و زمینهای خرم و سرسبز و نباتات بسیار است .
آراخوزیالغتنامه دهخداآراخوزیا. (اِخ ) نام ناحیه ای باستانی در محل قندهار کنونی که آن را هراووتی و هرخوواهیش و یونانیان ، آراکوزیا و عرب رخج مینامیدند.
ردزیالغتنامه دهخداردزیا. [ رُ دِ ] (اِخ ) رودزیا. یکی از کشورهای جنوب افریقاست که در جنوب کنگوی بلژیک واقع است . قبلاً این سرزمین جزو اتحادیه ٔ افریقای جنوبی وابسته به بریتانیای کبیر بود. اکنون شامل دو قسمت است : رودزیای شمالی و رودزیای جنوبی و از کشورهای تحت الحمایه ٔ انگلیس است . این کشور را