زوپینلغتنامه دهخدازوپین . (اِ) همان زوبین به بای موحده که گذشت . (آنندراج ). رجوع به زوبین شود. || منسوب به موسیقی . || آهنگی . || شعری . (ناظم الاطباء).
زوبینلغتنامه دهخدازوبین . (اِ) ژوبین . ژوپین . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). زوپین . ژوبین . نیزه ٔ کوچکی که سر آن دوشاخه بود و در جنگهای قدیم آن را بروی دشمن پرتاب می کردند. (فرهنگ ف