زودآزارلغتنامه دهخدازودآزار. (نف مرکب ) که علی الفور آزار و آسیب رساند : زودبیز و تند و زودآزار باشد هر شهی خواجه باری زودبیز و تند و زودآزار نیست .فرخی .
زودآشتیلغتنامه دهخدازودآشتی . (ص مرکب ) آنکه زود به صلح گراید. (از آنندراج ). که کینه به دل نگیرد و بدی گذشته را به اندک زمانی از خاطر دور سازد : در حق آن کش بر خود داشتی دیرخصومت