زودگشایلغتنامه دهخدازودگشای . [ گ ُ ] (نف مرکب ) آنچه زود بگشاید مانند قفل و امثال آن . (آنندراج ). قفلی که بسهولت و آسانی گشاده گردد. (ناظم الاطباء).
جادسةلغتنامه دهخداجادسة. [ دِ س َ ] (ع ص ) زمین بی عمارت و بی زراعت . زمین بایر یا زمینی که هیچ نرویاند.(منتهی الارب ). ج ، جوادس . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
دیرگشادلغتنامه دهخدادیرگشاد. [ گ ُ ] (ص مرکب ) دیرگذر. بندی یا گرهی یا قفلی دیرگشای . (یادداشت مؤلف ). مقابل زودگشای : علق عضوض ؛ کلیددان دیرگشاد. (السامی فی الاسامی ).