راندگیلغتنامه دهخداراندگی . [ دَ / دِ ] (حامص ) حالت و چگونگی رانده . رانده بودن . دور گردیده بودن . لعان و لعانیة. لعنت . (منتهی الارب ). رد و دفع و طرد. (ناظم الاطباء).
پیرایندگیلغتنامه دهخداپیرایندگی . [ را ی َ دَ / دِ ] (حامص ) حالت و چگونگی پیراینده . عمل پیراینده .
روندگیلغتنامه دهخداروندگی . [ رَ وَ دَ / دِ ] (حامص ) عمل رفتن . || سرعت حرکت . چالاکی در رفتار. (فرهنگ فارسی معین ).
ریوندیلغتنامه دهخداریوندی . [ ری وَ ] (ص نسبی ) منسوب است به ریوند که یکی از ربعهای نیشابور است . (از لباب الانساب ).
گرایندگیلغتنامه دهخداگرایندگی . [ گ َ / گ ِ ی َ دَ/ دِ ] (حامص ) عمل گرائیدن . میل . رغبت : مکن جز به نیکی گرایندگی که در نیکنامی است پایندگی .نظامی .
پسراندگیback thrustواژههای مصوب فرهنگستانگسلش رانـدگی در یک کمـربند چیـن ـ راندگی که در خلاف جهت عمومی راندگیها شیب دارد و سبب جابهجایی سنگها به سوی پسبوم کمربند میشود
پسراندگیback thrustواژههای مصوب فرهنگستانگسلش رانـدگی در یک کمـربند چیـن ـ راندگی که در خلاف جهت عمومی راندگیها شیب دارد و سبب جابهجایی سنگها به سوی پسبوم کمربند میشود