زنودوتیلغتنامه دهخدازنودوتی . [ زِ ن ُ دُ ] (اِخ ) شهری در بین النهرین که جبار آن شهر بنام آپولونیوس با کراسوس جنگید و صد رومی را بکشت ولی در پایان شکست خورد و این شهر بدست رومیان
حسین زندویستیلغتنامه دهخداحسین زندویستی . [ ح ُ س َ ن ِ زَ ی َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن علی بن عبداﷲ مکنی به ابوعلی بخاری . متوفی پیرامن 400 هَ . ق . او راست : روضةالعلماء. (هدیة العارفین ج
زن بارگیفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهزندوستی؛ زنبازی: ◻︎ جوانان بیشتر زنباره باشند / در آن زنبارگی پرچاره باشند (فخرالدیناسعد: ۵۵).
زنودوتیلغتنامه دهخدازنودوتی . [ زِ ن ُ دُ ] (اِخ ) شهری در بین النهرین که جبار آن شهر بنام آپولونیوس با کراسوس جنگید و صد رومی را بکشت ولی در پایان شکست خورد و این شهر بدست رومیان
حسین زندویستیلغتنامه دهخداحسین زندویستی . [ ح ُ س َ ن ِ زَ ی َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن علی بن عبداﷲ مکنی به ابوعلی بخاری . متوفی پیرامن 400 هَ . ق . او راست : روضةالعلماء. (هدیة العارفین ج