زنخرةلغتنامه دهخدازنخرة. [ زَ خ َ رَ ] (ع مص ) زنخر بمنخره زنخرة؛ دمیدن در سوراخ بینی کسی . (ازمنتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).