زمیرهلغتنامه دهخدازمیره . [ ] (اِخ ) نام مردی که به قول ابن الندیم بنقل از اسحاق راهب ، کتابخانه ٔ اسکندریه را به امر «بطولوماوس فیلادلفوس » گرد کرد و پس از جمع آوردن پنجاه و چها
زمجرةدیکشنری عربی به فارسیتله , کمند , گره , گرفتاري , گوريدگي , شوريدگي , بغرنجي , برجسته کردن , نمودارکردن , بغرنج کردن , دندان قروچه کردن , غرولند کردن , خشمگين ساختن , گره خوردن
بطولوماوس فیلادلفوسلغتنامه دهخدابطولوماوس فیلادلفوس . [ ب ُ دِ ] (اِخ ) از ملوک اسکندریه . ابن الندیم بنقل از اسحاق راهب گوید: بطولوماوس فیلادلفوس مردی موسوم به زمیره را مأمور فحص و گرد کردن