زلنقحلغتنامه دهخدازلنقح . [ زَ ل َ ق َ ] (ع ص ) بدخلق و زلنفح با فاء تصحیف آن است . (از اقرب الموارد). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
زلنفحلغتنامه دهخدازلنفح . [ زَ ل َ ف َ ] (ع ص ) مرد بدخوی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). محصّف زلنقح . (از اقرب الموارد). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
زلنقطهلغتنامه دهخدازلنقطه . [ زُ ل ُ ق ُ طَ ] (ع ص ) زن کوتاه بالا. || (اِ)نره ٔ مرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
زانوحلغتنامه دهخدازانوح . (اِخ ) (نیزار و بیشه ) قول صحیح آن است که نام دو شهر بوده است که در یهودا واقع بود، اولی در یوشع 15:34 و تحمیا 3:13و 11:30 در دشت همواری بود و دور نیست
زانوحلغتنامه دهخدازانوح . (اِخ ) شهری دیگر است در یهودا که در کوهستان بود. (یوشع 15:56). و دور نیست که همان زعنوطه باشد که بمسافت 10 میل جنوب غربی الخلیل واقع است . (قاموس کتاب م
زحنقفلغتنامه دهخدازحنقف . [ زَ ح َ ق َ ] (ع ص ) آنکه بر زمین غیژد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).(از اقرب الموارد) (از محیط المحیط). راه رونده بر دبر و مقعده است مثل شل و یا از ک
زلنفحلغتنامه دهخدازلنفح . [ زَ ل َ ف َ ] (ع ص ) مرد بدخوی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). محصّف زلنقح . (از اقرب الموارد). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
زلنقطهلغتنامه دهخدازلنقطه . [ زُ ل ُ ق ُ طَ ] (ع ص ) زن کوتاه بالا. || (اِ)نره ٔ مرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
زانوحلغتنامه دهخدازانوح . (اِخ ) (نیزار و بیشه ) قول صحیح آن است که نام دو شهر بوده است که در یهودا واقع بود، اولی در یوشع 15:34 و تحمیا 3:13و 11:30 در دشت همواری بود و دور نیست
زانوحلغتنامه دهخدازانوح . (اِخ ) شهری دیگر است در یهودا که در کوهستان بود. (یوشع 15:56). و دور نیست که همان زعنوطه باشد که بمسافت 10 میل جنوب غربی الخلیل واقع است . (قاموس کتاب م