زعقةلغتنامه دهخدازعقة. [ زَ ق َ ] (ع اِ) بانگ . فریاد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). صیحة. (از اقرب الموارد).
زعقهواژهنامه آزاد[زَ قَ/ قِ] (از ع ، اِ). ترس || بانگ زدن|| نعره زدن:این بگفت و زعقه ای بزد و درشورید. (نفحات الانس چ نولکشور ص 25). رجوع به «زعق» شود.
زعقةلغتنامه دهخدازعقة. [ زَ ق َ ] (ع اِ) بانگ . فریاد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). صیحة. (از اقرب الموارد).
زعقهواژهنامه آزاد[زَ قَ/ قِ] (از ع ، اِ). ترس || بانگ زدن|| نعره زدن:این بگفت و زعقه ای بزد و درشورید. (نفحات الانس چ نولکشور ص 25). رجوع به «زعق» شود.
اسرافیللغتنامه دهخدااسرافیل . [ اِ ] (اِخ ) جامی در نفحات الانس آرد: حضرت اسرافیل از قدیمان است و شیخ الاسلام گفته که وی از پیران ذوالنون مصری است . از مغرب بوده و بمصر رسیده بود.
مرسیلغتنامه دهخدامرسی . [ م ُ ] (اِخ ) لقب محمدبن عبداﷲبن محمدبن ابی الفضل سلمی مرسی ، مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به شرف الدین ، ادیب و مفسر و محدث اندلسی . وی نابینا بود و به سال