زخم چرکینگویش اصفهانی تکیه ای: jerâhat طاری: ǰerâhat طامه ای: čerk طرقی: ǰerâhat/čerki کشه ای: ǰerâhat نطنزی: jarâhat
درازلغتنامه دهخدادراز. [ دَ / دِ ] (ص ) طویل . مقابل کوتاه . طولانی . نقیض کوتاه . (برهان ). مستطیل . مستطیله . طویله . مقابل قصیر. طویل و آن یا طولی است عمودی ، چنانکه از بالائ
ناکلغتنامه دهخداناک . (پسوند) پسوند اتصاف است ، پهلوی : ناک . این پسوند با الحاق به اسماء یا به بن کلمات فعلی ، تشکیل صفت میدهد. از این قبیل است : خشمناک ، ترسناک ، دردناک ، شر
خدباءلغتنامه دهخداخدباء. [ خ َ ] (ع ص ) مؤنث اخدب است و بمعانی زیر آمده : زن احمق . || زن دراز. || شتابکار. || خودسر و خودرأی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || نعت است سلاحی را ک
به شدنلغتنامه دهخدابه شدن . [ ب ِه ْ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) به گشتن . شفا یافتن . ابتلال . استبلال تبلل . بلول . ابلال . نیکو شدن . ملتئم گشتن . خوب شدن : باد بر سر حارث دمید و آن جر
ازللغتنامه دهخداازل . [ اَ زَل ل ] (ع ص ) مرد شتاب . || آنکه بر پیشانی اثر شکستگی یا زائد از شجّه دارد. (منتهی الارب ). || آنکه ران و سرونش لاغر باشد. لاغرسرین . (مهذب الاسماء)