زرینمهرفرهنگ نامها(تلفظ: zarrin mehr) (زرین + مهر = خورشید) ، خورشید طلایی (رنگ) ؛ (به مجاز) زیبا روی آفتاب چهره .
آرینمهرفرهنگ نامها(تلفظ: āriyan mehr) (آرین = آریائی + مهر = محبت ، دوستی ، خورشید ، آفتاب) مهر آریائی ، خورشید آریایی ، فروغ و روشنایی آریائیان ، مظهر محبت و دوستی آریائیان .
لعلگرفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهسازندۀ لعل: ◻︎ لعلفشان ساقی زرینکمر / گشته چو خورشید فلک لعلگر (امیرخسرو: لغتنامه: لعلگر).
منظرlandscape 1واژههای مصوب فرهنگستانعرصهای مشخص متشکل از پارهچینی از چند بومسازگان و زمینچهر و اجتماعات گیاهی، فارغ از هرگونه مرزبندی و حصارکشی غیرطبیعی متـ . چشمانداز 1
کاشهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهیخ نازک روی آب: ◻︎ گرفت آب کاشه ز سرمای سخت / چو زرینورق گشت برگ درخت (عمعق: ۱۹۵).
جابلقافرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. شهری خیالی در مشرق: ◻︎ ای پسر بنگر به چشم دل در این زرینسپر / کاو ز جابلقا سحرگه قصد جابلسا کند (ناصرخسرو: ۳۸۹).۲. [مجاز] مشرق.