زرکرانلغتنامه دهخدازرکران . [ زَ ک َ ] (اِخ ) قریه ای است یک فرسنگی بیشتر جنوبی شهر داراب . (فارسنامه ٔ ناصری ).
زرکرانیلغتنامه دهخدازرکرانی . [ زَ ک َ ] (ص نسبی ) منسوب است به زرکران ، از قرای سمرقند. رجوع به الانساب سمعانی شود.
زرکتانلغتنامه دهخدازرکتان . [ زَ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان گورگ سردشت است که در بخش سردشت شهرستان مهاباد واقع است و 157 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
زرکانلغتنامه دهخدازرکان . [ زَ ] (اِخ ) نام قصبه ای است در شش فرسخی شهر شیراز که یکهزار خانه ٔ آباد و معمور دارد، وقتی کان زر داشته و زرقان معرب آن است و مرقد سیدنسیمی شاعر در آن
زرکتانلغتنامه دهخدازرکتان . [ زَ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان پیران است که در بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع است و 179 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
زرگران بالالغتنامه دهخدازرگران بالا. [ زَ گ َ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کاغه است که در بخش درود شهرستان بروجرد واقع است و 514 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
زرکرانیلغتنامه دهخدازرکرانی . [ زَ ک َ ] (ص نسبی ) منسوب است به زرکران ، از قرای سمرقند. رجوع به الانساب سمعانی شود.
زرکتانلغتنامه دهخدازرکتان . [ زَ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان گورگ سردشت است که در بخش سردشت شهرستان مهاباد واقع است و 157 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
زرکانلغتنامه دهخدازرکان . [ زَ ] (اِخ ) نام قصبه ای است در شش فرسخی شهر شیراز که یکهزار خانه ٔ آباد و معمور دارد، وقتی کان زر داشته و زرقان معرب آن است و مرقد سیدنسیمی شاعر در آن
زرکتانلغتنامه دهخدازرکتان . [ زَ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان پیران است که در بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع است و 179 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
زرگران بالالغتنامه دهخدازرگران بالا. [ زَ گ َ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کاغه است که در بخش درود شهرستان بروجرد واقع است و 514 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).