خنکالفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهنشانه: ◻︎ چو دیلمان زرهپوش شاه مژگانش / به تیر و زوبین بر پیل ساخته خنکال (عنصری: ۳۳۹).
تانکفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. (نظامی) اتومبیل زرهپوش که دارای توپ و مسلسل است و بهواسطۀ چرخهای مخصوصی که دارد در زمینهای ناهموار نیز میتواند حرکت کند.۲. [عامیانه] = تانکر
زره پوشفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. زرهپوشیده؛ کسی که زره بر تن کرده؛ زرهدار.۲. (صفت) (نظامی) وسیلۀ نقلیهای که از صفحههای محکم فلزی پوشیده شده و گلوله به آن اثر نمیکند.