26 فرهنگ

185 مدخل


زرخرید

zarxarid

۱. خریده‌شده به‌ زر؛ آنچه با پول خریده شده.
۲. (اسم، صفت مفعولی) غلام یا کنیز خریده‌شده.

۱. برده، بنده، عبد
۲. غلام، کنیز

bondman, bondwoman, slave, thrall