زراوندلغتنامه دهخدازراوند. [ زَ وَ ] (اِ) نام دوائی است که آن دو نوع می باشد یکی را زراوند طویل می گویند یمنی دراز و آن را شجره رستم و قثأالحیه میخوانند و آن نر باشد و از انگشت ن
زراوندلغتنامه دهخدازراوند. [ زَ وَ ] (اِخ ) موبد موبدان بهرام گور و نیز پسر نرسی ، وزیر او : بود پیری بزرگ نرسی نام هم لقب با برادر بهرام ...شاه از او یک زمان نبودی دورشاه را هم ر
زراوندواژهنامه آزادنام قدیم شهرستان زرند در استان کرمان می باشدکه این شعر در فاصله 75 کیلومتری شمال غرب شهر کرمان واقع شده است. زراوند به معنی شهری با ارزش زر و طلا
زرآوندAristolochiaواژههای مصوب فرهنگستانسردهای علفی با حدود 400 گونه با ساقۀ بهندرت بالاروندۀ چوبی، بومی مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری و معتدل برّ قدیم و استرالیا؛ برگهای آنها متناوب و کامل و دمبرگ
زرآوندیانAristolochiaceaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از زرآوندسانان (Aristolochiales) چندساله، با برگهایی متناوب و قاعدهای قلبیشکل
زرآوندیانAristolochiaceaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از زرآوندسانان (Aristolochiales) چندساله، با برگهایی متناوب و قاعدهای قلبیشکل
درقطولیطسلغتنامه دهخدادرقطولیطس . [ ] (اِ) زراوند طویل است . (فهرست مخزن الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به زراوند شود.
رستمدارلغتنامه دهخدارستمدار. [ رُ ت َ ] (اِ مرکب ) زراوند طویل . شجره ٔ رستم . بورُشتُم . نام گیاهی است . (یادداشت مؤلف ). || (اِخ ) نام ولایتی است از مازندران تبرستان مابین گیلان