زدونتنلغتنامه دهخدازدونتن . [ زَ ن ِ ت َ ] (هزوارش ، مص ) بلغت زند و پازند بمعنی خریدن باشد. (برهان ) (از آنندراج ) (از انجمن آرا). به لغت زند خریدن . (ناظم الاطباء).هزوارش «زدونی
زدودندیکشنری فارسی به انگلیسیblot, clear, efface, elision, erase, expunge, purge, rub, sanitize, sweep