زدونتنلغتنامه دهخدازدونتن . [ زَ ن ِ ت َ ] (هزوارش ، مص ) بلغت زند و پازند بمعنی خریدن باشد. (برهان ) (از آنندراج ) (از انجمن آرا). به لغت زند خریدن . (ناظم الاطباء).هزوارش «زدونیتن » «- نتن » ، پهلوی «خریتن » خریدن . (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
موزدونتنلغتنامه دهخداموزدونتن . [ م َ ن ِ ت َ ] (هزوارش ، مص ) به لغت ژند و پاژند به معنی فروختن باشد که در مقابل خریدن است . (برهان ) (آنندراج ). رجوع به فروختن شود.