خطر کردنلغتنامه دهخداخطر کردن . [ خ َ طَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تهور کردن . خود را بخطر افکندن . (یادداشت بخط مؤلف ) : مهتری گر بکام شیر در است رو خطر کن ز کام شیر بجوی . حنظله بادغیس
زاغ مرزلغتنامه دهخدازاغ مرز. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قره طقان بخش بهشهر از شهرستان ساری واقع در 2000گزی شمال باختری بهشهر و 16000گزی شمال نکا. منطقه ٔ آن دشت ، معتدل ، مرط