6 مدخل
چهره، لقاء، قیافه، سیما، رخ، منظر، تشویق کردن، پشتیبانی کردن
برنامه ریزی شده، تشویق کردن، پشتیبانی کردن
برنامه نویسی
ضد حال
convenance
convenances