26 فرهنگ

281 مدخل


ترجمه مقاله

coach

kōCH

مربی، اتوبوس، کالسکه، مربی ورزش، واگن راه اهن، خانه متحرک، معلمی کردن، رهبری عملیات ورزشی را کردن