زبوللغتنامه دهخدازبول . [ زِ ] (اِخ ) در مدت جنگ ابومالک با کنعانیان او، در شکیم وکیل ابومالک بود. (سفر داوران 9: 28 و 41) (از قاموس کتاب مقدس ). بستانی آرد: ازرئیسان شهر شکیم د
زبوللغتنامه دهخدازبول . [ زُ ] (ع مص )کود دادن با سرگین . اصلاح زراعت و زمین با سرگین و مانند آن . زَبْل [ زَ ] . (اقرب الموارد).
ذبوللغتنامه دهخداذبول . [ ذَ ] (ع ص ) پژمریده . پژمرده . هواسیده . خوشیده . کاهیده . لاغر شده . لاغر. نزار. || باد سخت که سبزه را خشک کند.
ذبولفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. پژمردن؛ پژمرده شدن؛ خشکیده شدن؛ پژمردگی.۲. پژمرده شدن گیاه.۳. خشکیدهپوست شدن.۴. لاغر شدن.
ذبوللغتنامه دهخداذبول . [ ذُ ] (ع مص ) پژمریدن . (منتهی الارب ). ذبل . پژمردن . خوشیدن . پژمرده شدن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). پژمردگی . (دهار). ضمور. کاهیدن . لاغر
زبولونلغتنامه دهخدازبولون . [ زَ ] (اِخ ) (سبط...) بنوزبولون یا زبولونیان یا قبیله ٔ زبولون ، یکی از اسباط یعقوب ، از اولاد زبولون ششمین فرزند او. در قاموس کتاب مقدس آمده : یکی از
زبولونلغتنامه دهخدازبولون . [ زَ ] (اِخ ) (منزل ) اسم محلی است که در مرز و بوم جنوبی اشیر واقع است (کتاب یوشع 19:27) و دور نیست که همان شعب حالیه باشد. و نسل ایشان را زبولونیان گو
زبولونلغتنامه دهخدازبولون . [ زَ ] (اِخ ) پسر ششمین یعقوب و لیئه (سفر پیدایش 30:20) و درباره ٔ قسمت ذریه ٔ او در زمین موعود یعقوب بتوسط بهره و بخشش نبوتی مدتی مدید قبل از تعیینش م
زبولونلغتنامه دهخدازبولون . [ زَ] (اِخ ) (بنو...) اولاد زبولون ششمین فرزند یعقوب . سبط زبولون . سبط ششم از اسباط. زبولونیان . رجوع به قاموس کتاب مقدس ص 442 و ماده ٔ قبل و زبولونیا
زبولونیانلغتنامه دهخدازبولونیان . [ زَ ] (اِخ ) نسل ایشان (سبط زبولون که ساکن در مرز و بوم جنوبی اشیرند) را زبولونیان گویند. (کتاب داوران 12:11) (از قاموس کتاب مقدس ).
زبولونلغتنامه دهخدازبولون . [ زَ ] (اِخ ) (سبط...) بنوزبولون یا زبولونیان یا قبیله ٔ زبولون ، یکی از اسباط یعقوب ، از اولاد زبولون ششمین فرزند او. در قاموس کتاب مقدس آمده : یکی از
زبولونلغتنامه دهخدازبولون . [ زَ ] (اِخ ) (منزل ) اسم محلی است که در مرز و بوم جنوبی اشیر واقع است (کتاب یوشع 19:27) و دور نیست که همان شعب حالیه باشد. و نسل ایشان را زبولونیان گو
زبولونلغتنامه دهخدازبولون . [ زَ ] (اِخ ) پسر ششمین یعقوب و لیئه (سفر پیدایش 30:20) و درباره ٔ قسمت ذریه ٔ او در زمین موعود یعقوب بتوسط بهره و بخشش نبوتی مدتی مدید قبل از تعیینش م
زبولونلغتنامه دهخدازبولون . [ زَ] (اِخ ) (بنو...) اولاد زبولون ششمین فرزند یعقوب . سبط زبولون . سبط ششم از اسباط. زبولونیان . رجوع به قاموس کتاب مقدس ص 442 و ماده ٔ قبل و زبولونیا
زبولونیانلغتنامه دهخدازبولونیان . [ زَ ] (اِخ ) نسل ایشان (سبط زبولون که ساکن در مرز و بوم جنوبی اشیرند) را زبولونیان گویند. (کتاب داوران 12:11) (از قاموس کتاب مقدس ).