زبزبلغتنامه دهخدازبزب . [ زَ زَ ] (ع اِ) جانوری است مانند گربه . (آنندراج ) (محیط المحیط) (ترجمه ٔ قاموس ) (عباب بنقل بستانی و دمیری ). جانوری است مانند گربه . (منتهی الارب ) جا
زبزبلغتنامه دهخدازبزب . [ زَ زَ ] (ع اِ) نوعی کشتی . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (محیط المحیط). قسمی از کشتیها است . (ترجمه ٔ قاموس ) (تاج العروس ) : هر کجا جنگ ساخ
زبشلغتنامه دهخدازبش . [ زَ ] (اِ) بطیخ زقی است . (تحفه ) (فهرست مخزن الادویه ). بطیخ زقی هندی است و بطیخ سندی نیز گویند. بپارسی خربزه ٔ هندی گویند و به تبریزی هندوانه و به شیرا
زبشلغتنامه دهخدازبش . [ زِ ] (اِخ ) ایالتی است در شمال مجارستان در دائره ٔ واقع در پشت رود تیس . محدود است از شمال به گالیسی و از مشرق به ساروس ، از جنوب به ایالتهای ابواجفار،
زبزبلغتنامه دهخدازبزب . [ زَ زَ ] (ع اِ) جانوری است مانند گربه . (آنندراج ) (محیط المحیط) (ترجمه ٔ قاموس ) (عباب بنقل بستانی و دمیری ). جانوری است مانند گربه . (منتهی الارب ) جا
زبزبلغتنامه دهخدازبزب . [ زَ زَ ] (ع اِ) نوعی کشتی . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (محیط المحیط). قسمی از کشتیها است . (ترجمه ٔ قاموس ) (تاج العروس ) : هر کجا جنگ ساخ
زبشلغتنامه دهخدازبش . [ زَ ] (اِ) بطیخ زقی است . (تحفه ) (فهرست مخزن الادویه ). بطیخ زقی هندی است و بطیخ سندی نیز گویند. بپارسی خربزه ٔ هندی گویند و به تبریزی هندوانه و به شیرا
زبشلغتنامه دهخدازبش . [ زِ ] (اِخ ) ایالتی است در شمال مجارستان در دائره ٔ واقع در پشت رود تیس . محدود است از شمال به گالیسی و از مشرق به ساروس ، از جنوب به ایالتهای ابواجفار،