زبانگویش اصفهانی تکیه ای: zebun طاری: ozmun طامه ای: ozon طرقی: ozmun کشه ای: ozmun نطنزی: zobon / uzon
زبانلغتنامه دهخدازبان . [ زَب ْ با ] (اِخ ) ابن قائد مصری . محدثی است فاضل نیکو و ضعیف . از سهل بن معاذ روایت کند و لیث و ابن لهیعة از او نقل حدیث کرده اند. زبان در 155 هَ . ق .
داودواژهنامه آزاددر زبان عبری یعنی(محبوب، دوست داشتنی)دیوید نیز همان داوود است . معمولاً با یک واو نوشته می شود!!!!
آمیناواژهنامه آزادآمنه مادر حضرت محمد (ص)در زبان عبری / یا به خلاصه ( آمین یا رب العالمین) دختر شکرگذار زن پاکدامن
خاک و خلواژهنامه آزاد(پیشنهاد کاربران) [خُ] خاک و ماسه (در زبان عبری به ماسه خُل گویند؛ و با توجه به سابقۀ طولانی همزیستی بین ایرانیان و یهودیان، احتمال دارد وام واژه هایی این چنین