زاویلغتنامه دهخدازاوی . [ وی ی ] (ص نسبی ) در نسبت به زاویه زواوی وگاه نیز زاوی گویند. (تاج العروس ). || نسبت به زاوه ٔ خواف . رجوع به زاوه شود. || ذوالزوایا. (قاموس نجاری بیک ). شریان زاوی . سن زاوی .
زاویلغتنامه دهخدازاوی . (اِخ ) ابن زیری بنیان گذار سلسله ٔ زیریان غرناطه است که از 461 تا 499 حکومت کرده اند.
جاویلغتنامه دهخداجاوی . (اِخ ) احمد خطیب بن عبداللطیف المنکابادی ملقب به خطیب الجاوی . او راست : 1 - الجواهر النقیة فی الاعمال الحسبیة. که در سال 1309 هَ .ق . با «رسالةالماردینی فی العمل المربع المجیب بها» در حاشیه ٔ آن در مط
زاویللغتنامه دهخدازاویل . (اِ) استاد بنا و گل کار. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). بنّا که سازنده ٔ عمارت و غیر آن است و الفاظ دیگرش ، زاو و راز است و رشیدی زاویر ضبط کرده . (فرهنگ نظام ). رجوع به زاویه شود.
زاویلغتنامه دهخدازاوی . [ وی ی ] (ص نسبی ) در نسبت به زاویه زواوی وگاه نیز زاوی گویند. (تاج العروس ). || نسبت به زاوه ٔ خواف . رجوع به زاوه شود. || ذوالزوایا. (قاموس نجاری بیک ). شریان زاوی . سن زاوی .
زاویانلغتنامه دهخدازاویان . (اِخ ) دهی است از دهستان منگور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. واقع در 62هزارگزی جنوب باختری مهاباد و 50هزارگزی جنوب باختری راه شوسه ٔ مهاباد به سردشت . درمنطقه ٔ کوهستانی ، سردسیر، سالم و سکنه ٔ آن <span
عبدالرحمانلغتنامه دهخداعبدالرحمان . [ ع َ دُرْ رَ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالملک بن عبدالرحمان الناصر الاموی معروف به المرتضی الاموی وی امیر بود و در قرطبه اقامت داشت و چون سلیمان بن حکم به قتل رسید و علی بن حمود بر ملک استیلا یافت عبدالرحمان پوشیده از قرطبه بیرون شد و بعضی از مخالفان ابن حمود با وی
حبوسلغتنامه دهخداحبوس . [ ] (اِخ ) ابن ماکسن بن زیری بن منادالصنهاجی . (عیون الانباء ج 1 ص 40). وی یکی از امرای بنی زیری است ، این امرا دست نشانده ٔ ملوک فاطمی در آفریقا بودند. حبوس مذکور در اوائل قرن <span class="hl" dir="lt