زاهیةلغتنامه دهخدازاهیة. [ هی ی َ ] (ع ص ) مؤنث زاهی . || شتر که گیاه حمض را چرا نکند. (اقرب الموارد). شترانی که شوره گیاه را چرا نکنند. (منتهی الارب ).
ضاحیةلغتنامه دهخداضاحیة. [ ی َ ] (ع ص ، اِ) تأنیث ضاحی . کرانه ٔ چیز: ضاحیة کل شی ٔ؛ کرانه ٔ ظاهر هر چیزی . (منتهی الارب ). ج ، ضواحی . || آشکار. یقال : فَعلَه ضاحیة؛ ای علانیة.
زابیلغتنامه دهخدازابی . (اِخ ) عبدالملک بن زیادةاﷲبن ابی مضر الطبنی مکنی به ابومروان ، یکی از شعراء نامی خاندان بنی طبنی است . در المغرب فی حلی المغرب بنقل از ذخیره ٔابن بسام آم